مردهایی که خودشان باعث نا امنی اند می خواهند مراقبت باشند.
دیروز یک فیلمی میداد که یک دختر و پسری توی تعمیرگاه بودند و دختر برگشت به پسر گفت که ممنون که تا اینجا همراه بودید و از این حرف ها ...
پسره هم فوری جواب داد که نه اینجوری که نمیشه ،یعنی مثلا نمیتونم یه خانوم رو توی تعمیرگاه تنها بذارم و از این حرفا.....
دختره هم خوشحال شد و از این حرفا.
من؟
من از دیشب دارم فکر میکنم چرا جایی زندگی میکنم که دخترانش انقدر ضعیف بار امده اند که همه جا نیاز به مراقب دارند؟چرا مثلا ما دفاع شخصی بلد نیستیم ؟چرا ما نباید خیلی جاها تنها برویم که مثلا اسیب نبینیم؟چرا فضا جوری شده که ما اسیب ببینیم؟چرا فضا جوری شده که نیاز به وجود یک مراقب باشد؟چرا چون من دخترم نباید تنها توی تعمیرگاه باشم؟
شاید مردها این ناامنی را ایجاد کرده اند که حس حمایت کردن و قدرتشان را از دست ندهند و زن ها این بازی را ادامه داده اند.نمیدانم ...ولی این همه ضعف حالم را بد میکند.
- ۹۴/۰۸/۲۴