- ۰ نظر
- ۰۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۳۲
مثلا یک روز با تهمینه باشم ،
بعد برای رسیدن به دانشگاه تهران هی قدم بزنیم باهم .
بعد که رسیدیم مجید بگه ع بهار اومدی بالاخره . بگم ع مجید پ چی ک اومدم .
بگه بهار ب راهنماییت نیاز داشتم اخه تو ی جوجه متخصص خفنی هستی .
بگم مجید مخلصیم تو خفن تری ک .
بگه نه تو ،
من بگم نه تو
تو
تو
تو
بعد بگم مجید یادته یه روز الگو و قهرمانم تو رشتم بودی ...
بگی هوم .
بگم یادته با توجه به جمله ی :همه مردم یه روزی قهرمان هاشون رو از دست میدن
و با توجه به تصمیمم برای غدتر بودن نتیجه گرفتم میخوام بدون الگو باشم...اصن تو کی هستی ک الگوی من باشی وقتی قراره یه روز به این نتیجه برسم که تو هم ...که تو هم...
نه کار به اونجاها نکشید .تو اوج از الگو بودن حذفت کردم جانم،
نخواستم بیای پایین.
هعی مجید چه قد دنیا بی رحمه پسر.